نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

عکس‌ها را از آرشیو بیرون می‌کشی
تعجب می‌کنی از قدرتی که ثانیه‌ها دارند.
ثانیه‌هایی که بی تغییر رد می‌شوند
ولی
ما را با چه سرعتی تغییر می‌دهند.

نگاه می‌کنی به عکس.

یک شب خوب
با اقوام خوب
در لحظه‌های خوب

تیلیک.

لحظه‌ات ثبت می‌شود در تصویر
ولی حیف که حست را کسی ثبت نمی‌کند!

آخرین مطالب
نویسندگان

بود و نبود

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ

منم و بوده‌هایم..

   منم و بود و نبودم..

      بودهایی که اگر نبود..

         نبود‌‌هایی که اگر بود...

            بود و نبودم کاش نبود..

               کاش نبود و کمی خودم بودم..

 

من بودم..

تو بودی...

ما بودیم...

پس خدا کجا بود؟

خدا کجای این‌ همه بود هایم بود؟

محبت.. کجای بوده‌هایم بود که حال که باید باشد نیست؟

بوده‌هایم کی با میل من بودند؟

دوستانم نبودند جاهایی که باید می‌بودند..

لحظه‌های غمگین بودنم را نبودن های اطرافیان تشدید می‌کرد.

 

کجاست کسی که باید باشد و هست اما نیست؟

چرا فاصله بود و رسیدن نبود؟

چرا بود و نبودم دست من نبود؟

 

 

بود‌هایم پر از نبود‌ها بود

نبودهایم پر از بود ها بود

من اما با این همه بود و نبود با تمام بودنم

...ــنــ بــ ــو ــد مـــ...

  • هئورو. [ هَ ئور وَ ]

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">