نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

عکس‌ها را از آرشیو بیرون می‌کشی
تعجب می‌کنی از قدرتی که ثانیه‌ها دارند.
ثانیه‌هایی که بی تغییر رد می‌شوند
ولی
ما را با چه سرعتی تغییر می‌دهند.

نگاه می‌کنی به عکس.

یک شب خوب
با اقوام خوب
در لحظه‌های خوب

تیلیک.

لحظه‌ات ثبت می‌شود در تصویر
ولی حیف که حست را کسی ثبت نمی‌کند!

آخرین مطالب
نویسندگان

دورانی جدید

شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۸ ب.ظ

چند وقتی بود که خیلی‌ها بهم می‌گفتن که بهتر کمی خودم باشم و به جای تقلید یک کار جدید رو شروع کنم.

 

خب من هم مدت مدیدی در این فکر بودم و پس از مشغولیت مداوم ذهنی؛ بالاخره به یک نتیجه رسیدیم که شروع به انجامش کردیم از چندی پیش. این کار احتمالا کمی دردسر داشته باشه. البته کمی؛ کم انصافیه. خیلی دردسر داره ولی می‌خوام کمی از ماهیت علیرضا بودنم را بپاشم بیرون و نشون بدم که چی هستیم و افکارم چیا بودن.

 

از این مطلب که بگذریم می‌رسیم به کارهای شخصیم. توی ذهنمه که چند تا کار جدید رو شروع کنم و خب اینا فکرای خیلی قدیمیه و تازه فهمیدم که نمی‌تونم ایده‌هام رو بریزم توی جوب تا وقتی که اجرا بشن! پس دارم یکسری کارهای خاص می‌کنم. اگر مشکلات مالی خانواده هم تموم بشه به سرعت همشون رو شروع می‌کنم. کلاس اتوکد رو هم باید آزمونش رو شرکت کنم قالش رو بکنم بره.

 

مطلب سوم؛ دوباره به کتاب خونی روی آوردم! ولی سبک کتابام دیگه آنچنان فانتزی نیست ولی خوشحالم که سرعت کتابخونیم همچنان پا برجاست؛ هر چند کمی کم شده ولی در نوع خودش واقعا کم نظیره سرعتم:دی

 

مطلب چهارم؛ دیدار برای بار دوم! یکی از بهترین اتفاق‌های زندگیم بود. روحیه کپک زدم داره برمی‌گرده و احتمالا باید صندلیاتون رو سفت بچسبید چون زلزله در راهه.

 

مطلب پنجم؛ دارم با بچه‌های دانشگاه برای انجام چند تا برنامه خاص هماهنگی می‌کنم که اگر مرحله اولی که نوشتم اجرا شه برم سراغ این مرحله. زمان احتمالی شروع اینکار: ۹۵/۵/۵ و زمان تکمیل کامل کار ۹۷/۷/۷ هستش. باشد که بشود.

 

مطلب ششم؛ گویا آپ نکردن روزانه باعث از دست دادن بازدیدکننده میشه:دی بازدیدکننده های وبلاگم داره رو به نیستی میره:دی

 

مطلب هفتم؛ تغییرات رو در نظر بگیرید. تغییراتی در حال انجامه. دقیقا جلوی چشماتون و این نشانه ی تکامله. وقتی که هفتمین بار کار شروع میشه ولی پایانی نداره. این شروعیه که استارت خورده و نمی‌شه جلوش رو گرفت.

 

 

پس بدانید:

 

 

چشم شما را می‌بیند در حالی که شما خود را از دست آن در امان می‌دانید.

 

 

 

 

- و این یک شروع است. شروع یک کوه نوردی. کوهی به بلندای فهم انسان که پایانی نخواهد داشت.

  • هئورو. [ هَ ئور وَ ]

نظرات  (۱)

همین طوری عشقی گفتم یه سری بزنم اینجا :-"
+ تغییرات همیشه خوبه. :دی حالا اینکه به سوی خوبی یا بدی باشه با شماست. ولی خب اینطور که بوش میاد به سوی خوبیه. :دی

موفق باشی;)
پاسخ:
ام تو همون پرهام افسانه‌هایی که گروهت اول شد؟:-"
+موافقم تغییرات خوبه ولی اگه هدف دار باشه بسی بهتره:دی

مرسی تو هم موفق باشی:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">