نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

عکس‌ها را از آرشیو بیرون می‌کشی
تعجب می‌کنی از قدرتی که ثانیه‌ها دارند.
ثانیه‌هایی که بی تغییر رد می‌شوند
ولی
ما را با چه سرعتی تغییر می‌دهند.

نگاه می‌کنی به عکس.

یک شب خوب
با اقوام خوب
در لحظه‌های خوب

تیلیک.

لحظه‌ات ثبت می‌شود در تصویر
ولی حیف که حست را کسی ثبت نمی‌کند!

آخرین مطالب
نویسندگان

من تو هستم

جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۱۱ ق.ظ

حس می‌کنی ضربان قلبمان که باهم می‌تپد؟

خون در رگهایمان با یک سرعت حرکت می‌کند و نبض عشقمان با هم می‌زند

می‌بینی جوشش اشتیاقمان را؟

اشک‌هایی که با هم می‌ریزد و لبخند‌هایی که با هم به لب می‌آوریم

حس می‌کنی آسمان را؟ آسمان هم با ما یک رنگ می‌شود کم کم.

صحبت می‌کنی و من غرق می‌شوم در حرکات موزون لبت.

و در چشمان عمیقت؛ که گویی شهری در خود دارد و آرزویم رسیدن به شهر چشمانت شده.

باران برایم خسته کننده شده از وقتی چشمان ترت را دیدم.

و برف؛ آن هنگام که سفیدی وجودت دنیایم را دگرگون کردم.

دلم یک هزار آغوش می‌خواهد و صدها هزار دوستت دارم‌هایی که می‌دانم ذره‌ای هم برای کسی مثل تو کافی نیست.

و می‌سوزم در تو

و می‌سوزی در من

و می‌بینیم که از دو تن یک جسم سر بر می‌آورد و در آخر

من تو می‌شوم

و تو من

 

به آسمان نگاه کن

آرام و بی ریا مثل توست

به دریا بنگر

بخشنده و عظیم مثل تو

به خورشید نظر بینداز

که گرم و با طراوت همچون توست

 

پس ببخشم که نمی‌روی ز یادم

زیرا هر جا را بنگرم تنها تویی و تویی و تو

و من در حسرت هر ثانیه‌ای که با تو یکی شوم.

و در حسرت غرق شدن در شهر امن چشمانت.

  • هئورو. [ هَ ئور وَ ]

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">