نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

برگرفته از ذهنی فراموشکار

نوشته‌هایی در دست باد

عکس‌ها را از آرشیو بیرون می‌کشی
تعجب می‌کنی از قدرتی که ثانیه‌ها دارند.
ثانیه‌هایی که بی تغییر رد می‌شوند
ولی
ما را با چه سرعتی تغییر می‌دهند.

نگاه می‌کنی به عکس.

یک شب خوب
با اقوام خوب
در لحظه‌های خوب

تیلیک.

لحظه‌ات ثبت می‌شود در تصویر
ولی حیف که حست را کسی ثبت نمی‌کند!

آخرین مطالب
نویسندگان

 

بعضی وقت‌ها پیش می‌آید از یک آدم سوالی داریم اما نمی‌دانیم کی و کجا بپرسیم.

شاید این‌جا جایی باشد که شما می‌توانید سوالاتتان را از من بپرسید.

 

اسم این بخش " مصاحبه با من "  است. در این‌جا شما سوالاتتان را در نظرات می‌نویسید و من به آن‌ها جواب می‌دم.

 

فعلا هیچ قانونی در مورد سوالا نیست و پرسیدن هر سوالی آزاده!

 

+ کسایی که دوست ندارن مشخصاتشون معلوم شه یا اینکه معلوم شه پرسنده‌ی سوال می‌تونن به صورت ناشناس نظرشون رو بفرستن. 

 

 

نظرات  (۴)

تصور خودت از اینده ی پونزده سال دیگه ت چیه؟
پاسخ:
اهم!

مرسی سوال :دی قیافم اینطوری شد : O_o :دی

حالا به سوال می‌پردازیم.

یه آدم سی و پنج ساله٬ که شکمش زده جلو (!) و احتمالا متاهل٬ با چشم‌هایی که دیگه عینک لازم نداره و درگیر روزمرگی و یه لقمه نون برای خونواده! ولی نه کارمند عادی. با تیپی که مسلما رسمیت رو به یاد میاره احتمالا با کت شلوار و یک ماشین.

موهامم احتمالا ریخته تا اون موقع ( هر چند با توجه به حجم موهام یکم شک دارم ) و امیدوارم همونطور که با دوستام قرار گذاشتم با اونا بمونم و البته یکسری تفکرات مشترک هم داشتیم ( مثل ساخت خونه ویلایی مشترک که با هم بسازیم )

در مورد وضع مالی هم فکر کنم وضع مالی متوسط رو به بالا و زندگی آروم در کنار کسی که باید باشه.

همین به نظرم می‌رسه.
ولی سوالت سخت بودا :-"
خودتو در یک جمله تعریف کن! >:)
پاسخ:
عباس الآن یه حس دارم که می‌خوام با مایتابه بزنم تو فیست :-"
حالا چرا یه دونه آخه؟ 
منم که همه در جریانن جمله سازیم افتضاحه :-"

پسری بیست‌ساله٬ با ظاهر جوان سیزده ساله٬ با قلب پسر هفت ساله٬ با کلام مرد صد ساله.

فکر کنم بهترین تعریفی باشه که می‌شه ارائه داد. البته راجع به کلام مطمئن نیستم :-؟ خیلی وقته نمی‌تونم مثل قبل سخنوری به خرج بدم :(
فراموش نشدنی افراد زندگیت جز خانواده؟؟
پاسخ:
مهشاد٬ محمد٬ حسین٬ مهرداد٬ مهران٬ سروش٬ بهاره٬آنوشا٬ محیا٬ منا٬ مهسا٬ رضا٬ علیرضا٬ فاطمه.

فکر کنم همینان٬ البته ممکنه بعضیا رو جا انداخته باشم که اونم به خاطر اینکه من معمولا اسما یادم نمی‌مونن.
این کتاب خوندنت از کی و چه جوری و اگه یادت هست با چه کتابی شروع شد؟ این سخنوری رو از کجا آوردی؟خریدی؟منم می تونم بخرم؟:)

تا جایی که می دونم عاشق معماری هستی ولی چرا رشته ات معماری نیست؟
+می شناسی منو؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی