خزعبلات ذهنی!
شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۴۴ ب.ظ
تراوشات مغزی یک ذهن بیمار!
خواندن این متن به کسانی که درک کافی ندارند
ایهام ها را درک نمیکنند
مغزشان همچنان تک سولیست
از کلیشه ها پیروی میکنند
از تغییرات منزجرند
توصیه نمیشود!
کاش میشد آزادی را دور زد مثل میدان.
دردی که دارم بدهم اسقاطی یک عدد تازه اش را بگیرم.
به دردهایم بخندم آنها هم در جواب با هم دست به یکی کنند و من را ضایع کنند.
کباب را به سیخ بکشم. نه با مداد! ترجیحا با قلمو.
در مقابل حرفهای مردم سکوت کنم٬ به جرم تجاوز به عنف دارم بزنند.
نوشته ها را بخوانم. در آمریکن میوزیک اوارد جایزه بگیرم.
آهنگ گوش بدم. پا بگیرم.
صدای خر در بیاورم؛ چاه باز شود.
هجویات بنویسیم. مردم بخوانند؛ شاعر شوم!
داد بزنم؛ پدرش را بیاورد.
شیر بخورم٬ ببرها سکوت کنند!
آب بنوشم٬ قحطی شود.
بنویسم؛ بخوانند تکست هایمان سوژه شود.
- ۹۲/۰۷/۲۷
فک کردی منم جزء اون دسته ای هستم که توصیه میشه نخونن؟
خو Maybe! ولی من پررو تر از این حرفام. :-"
این یکی خیلی تامل برانگیز بود! "هجویات بنویسیم. مردم بخوانند؛ شاعر شوم!* :|