شهر
شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ق.ظ
این شهر تو را کم دارد.
هر کوچه٫ خیابان٫ پیادهرو بی تو و یادت تنها زندانیست سر باز. روحم کم دارد خاطراتت را در هر گوشهی شهر. چگونه انتظار داری بیتو بیرون بروم و خوش بگذرانم؟
حس نمیکنی این شهر جهنم شده؟
حس نمیکنی بی تو تاب این شهر را ندارم؟
حس نمیکنی احساسم را؟ که حتی عکسهایت را بیش از خیلی چیزهای دیگر دوست دارم!
دلت برایم تنگ میشود بانو؟
من هم دلم تنگت است. چه صبح که پا میشوم و قبل از هر چیز عکست را میبینم. چه هنگامی که آهنگ گوش میدهم و حتی زمانی که دل تنگیهایم شکل کلمه به خود میگیرند!
عاشق کلمات شدهام. شاید همانقدر که عاشق تو ام!
حس میکنم کلمات احساسم را خیلی خوب بیان میکنند!
حس میکنم میتوانند کمی نبودت را جبران کنند.
اما بدانی یا نه٫ این شهر بی تو همچنان جهنم است. بی تو خاطرات خوب هم تنها یک آه حسرت است.
- ۹۲/۱۱/۱۹