تیک تاک . تیک تاک
دلم میگوید. من مینویسم.
من مینویسم. تو نخوان.
تو نخوان. شگون ندارد.
شگون ندارد. نبض ندارد.
نبض ندارد. ولی گویا ساعت نبض دارد هنوز:
تیک تاک . تیک تاک
دلم میگوید. من مینویسم.
من مینویسم. تو نخوان.
تو نخوان. شگون ندارد.
شگون ندارد. نبض ندارد.
نبض ندارد. ولی گویا ساعت نبض دارد هنوز:
رفت...
دنیا؟ وفا داری؟
داری؟! هه! کیلویی چند؟
سگم از این سوگ.
خدااااا
چرا؟ میدانم. میدانم. ما عاجزیم از فهمش ولی خدایا خیلی بد است! شاید برایش بهتر بود. نمیدانم! خدااا میخواهم گریه کنم! ولی در این لحظات کوفتی همیشه خشک میشود اشکهایم! حتی بغض هم نمیتوانم بکنم. چرا من انقدر بیاحساسم خدا؟ به نظرت برای من کسی گریه میکند؟ خدایا دلم آغوش گرم مرگ میخواهد. دلم تنگ میشود. همیشه ای کاش داریم... کاش روزهای آخر بهتر حرف میزدم. کاش بیشتر حرف میزدم.
بهشت یا جهنم؟
قبول کن برای ما انسانها این بیشتر تشبیهات ادبی است تا واقعیت. مرگ. مرگ. مرگ. زحرمار بگیرد! چرا همش برای کسانی اتفاق میفتد که بهتر است زنده بمانند؟ چرا کسی که بخواهد نمیمیرد؟ چرا کسی که امید دارد؟ البته شاید برایش خوب باشد. دیگر زجر نمیکشد. زجر جدایی؛ ولی من امید داشتم که خوشبخت میشود! خدا چرا؟ چگونه بگویم به بقیه خبر را؟
تف به زندگی! تف به مرگ! لعنت به هر کسی و هر چیزی!
خسته شده ام! خستهههههه
گندش بالا آمده. تا حس میکنی بدتر نمیشود بدتر میشود!
تا میخواهی بهتر شوی یک گندی بالا میآید که گند میزند به زندگی!
داریم به گا میرویم ولی هی به خودمان دروغ میگوییم که نه! ما داریم زندگی میکنیم یا که زندگی ما رو؟ دارم به گا میروم رسما. سوگ که را بگیرم؟ خودم؟ دوستم؟ دوست دوستم؟ تف به همه چیز. حالم بهم میخورد از تک تک چیزهایی که وجود دارد. از تک تک چیزها! شعور پیدا کردیم تا که مغزمان را به گا دهیم زیر فهم این کس شر های بیپایان.
هووی! خر خودتی!
من سگم. سگ نبودم! سگ شدم. کم کم به گا میدهم خودم و خودت را. حالم بهم میخورد. زده به مغزم! رسما مخ پریود شده. چیست؟ از فحش دادنم زده شده ای؟ به درک! گمشو برو بیرون! حالم دارد از همه چیز بهم میخورد. چرا لب تاپ را نمیکوبم به دیوار خودش جای فکر دارد!
ناراحتم...
خدا کند شوخی باشد. خدا کند!
مغزم کشش ندارد. حتی برای شوخی هم کشش ندارد! چه برسد به این.
زندگیم شده یک هدفون..
ولوم تا ته. آهنگ [ترجیحا بی خواننده {یا در حدی دپ که خود خودکشی نیز خودکشی کند.